Paroles

همین یدونه رو هم اگه درست گوش میکردی الان وضع این نبود
حالا بقیش پیشکش
یه سایه میدوئه دنبال من تنها و وحشی رو زمینم بی هوا
نوشتن اسممونو توی بدها وسط وحشی ترا
طلب دارم من از این زندگی از این شبا
هر کی به ما رسید یه جوری به ما مالید که یه ور رنگ شدیم یه ور آینه دق مامانیم
تا یه روز چشم وا کردیم فهمیدیم که بابا نی واسه همین زرد و خشک مثله آخرای آبانیم

هر کی به ما رسید یه جوری به ما مالید که یه ور رنگ شدیم یه ور آینه دق مامانیم
تا یه روز چشم وا کردیم فهمیدیم که بابا نی واسه همین زرد و خشک مثله آخرای آبانیم

مثله پاییز سرد بی رحم و گرگ مثله ما نیست تقریبا تو گود
همه همه جا ترجیحا بی من تفریح کم میشم تدریجا بزرگ

یاد روزای که خوش بودیم تخص رو مین میترکیدیم دیدی تو هر پست خوبیم
هر روز یه فتح یه برد یه مژدگونی هر روز یه ضربه خورد این مشت خونی هه

همه ما زیر فحش بودیم حالا زیر زمین نی رو پشت بومیم
شکر خوبیم روک روییم پروییم نوک تو تیم عه

عشق جوونیو از ماها بگیر صاف بکن تو کفتارای پیر
حرف نمیزنن همکارای سیر نفرت میاد از انبارای شیر

شهر پره از پارتی کثیف دیو درست میشه از باربی ظریف
میز بزرگ چیده یه کارتی ردیف کیف کلفت میشه به پاکی حریف

همه ماشالله بذار شدن آهو خوشگلا که شکار شدن
الان گرگای تازه کار پرن حاظرن واسه پول همه کار کنن چون

چهل میلیون حقوقت باشه مهم نی یومورتا هزارتومن هه آ مهم نی پس بده فشار توام

هر کی به ما رسید یه جوری به ما مالید که یه ور رنگ شدیم یه ور آینه دق مامانیم
تا یه روز چشم وا کردیم فهمیدیم که بابا نی واسه همین زرد و خشک مثله آخرای آبانیم

یه سایه میدوئه دنباله من تنها و وحشی رو زمینم بی هوا
نوشتن اسممونو تویه بدها وسط زخمی ترا طلب دارم من از این زندگی از این شبا آ

یه سایه میدوئه دنباله من تنها و وحشی رو زمینم بی هوا
نوشتن اسممونو تویه بدها وسط زخمی ترا طلب دارم من از این زندگی از این شبا آ

همش تو خواب چرت هی تیر بد شانسیو خورد بهم
متعجبی شد صبح کی همه رویاها یخ زد و مرد حیف

متنفر از این بدیا متنفر از این وریا متنفر از اونوریا همه شهر عقده متهوع از اون پریا
شده انبار افعی همه در حاله نیش زدنن خب شهر میشه پر امواج منفی اطوار حرفی

فول آپشن همراه تفریح ریختن دورت ها از همه بی ریخت تر خودت
دنیا از اونایی که شیکم پره چون دردی نداره شیکم پره مرام مرد تیریپ بی رحم مده

هر کی به ما رسید یه جوری به ما مالید که یه ور رنگ شدیم یه ور آینه دق مامانیم
تا یه روز چشم وا کردیم فهمیدیم که بابا نی واسه همین زرد و خشک مثله آخرای آبانیم

هر کی به ما رسید یه جوری به ما مالید که یه ور رنگ شدیم یه ور آینه دق مامانیم
تا یه روز چشم وا کردیم فهمیدیم که بابا نی واسه همین زرد و خشک مثله آخرای آبانیم