Yayınlanan 10 ay önce içinde Diğer, albümde: Ye Saram Be Ma Bezan

Ye Saram Be Ma Bezan

  • 21
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0

Provided to dohol by Tataloo

Ye Saram Be Ma Bezan · Amir Tataloo · Amir Tataloo · Hasan Baba · Amir Tataloo · Hasan Baba · Hasan Baba

Ye Saram Be Ma Bezan

℗ Tataloo

Released on: 2020-08-22

Auto-generated by dohol.

Şarkı sözleri

خیلی وقتا میشه اَ تنهایی به کوه رسید
یه کوهِ صبر، یه کوهِ سبز
نمونش همین الآن (11228)
مثه اون کوهی که از دور سبزه
ولی کلی سیاهی و مور و ملخ
توو خودش جا داده و پر از زوزه ی گرگ و ناله ی کفتار
از دور بهت لبخند میزنه
اون از توو خون گریه میکنه و تو از دور سبز میبینی
پس ببین یه سری چیزا از دور سبزه
ولی از توو قرمزه و سیاه
یه وقتا دوری باعث میشه
فقط لبخندمو ببینی و دردام غمگینت نکنه
وگرنه من همین الآنش
همین الآن، آه

همین الآن قلبِ من تند میزنه
اسمت که میاد تو خودت شعری و آهنگِ منی
آخ چقد دلم گرفته، تو کجایی که باهام حرف بزنی، هان؟
همین الآن حالتام عوض میشه
بحثت که میشه حرکاتم عصبی
تو خودت دینی و ایمون
تو خدایی خودت اصل و نسبی، اِه

یه سَرَم به ما بزن بذا یه دو روز هم بد بگذره
تو که میدونی وقتی هستی حالِ من بهتره
تو که میدونی هنوزم خودمم در به درت
یه دو روز هم بذا من باشم اصاً دردسرت
یه سرم به ما بزن بذا یه دو روز هم بد بگذره
تو که میدونی وقتی هستی حالِ من بهتره
تو که میدونی هنوزم خودمم در به درت
یه دو روز هم بذا من باشم اصاً دردسرت، اِه
یه دو روز هم بذا من باشم اصاً دردسرت، اِه

یه سرم به ما بزن بذا یه دو روز هم بد بگذره

آا، توو تکمیل اون جمله که گفتم
دوری باعث میشه فقط لبخندمو ببینی
باید بگم که واقعا
برای رسیدن به هدف و ساختنِ آینده
بعضی وقتا راه ها بدجوری ترسناک میشه و من ترجیح میدم
جاهای خطرناک، عزیزمو نَبَرم
آدم وسط یه مشت دزد و وحشی
الماسشو نمیذاره رو میز
میدونی، هر چی یه چیز مهم تر باشه
موندنِ پیشش سخت تره (اَه)

یِپ، من از همه بُریدم از همه کلاً
چپیدم توو اتاق لامصب خودم
بسمه دوییدن از همه پُرم
به چشمم همه آدما مسخره شدن
من خودم پُرِ معضلم
ولی خب دارم مسئله تو رو هم
من خودم دوس ندارم
توو ساکِ باشگام یه دونه اسلحه کنم
خودم که مقصدم بن بسته
خراب نمیکنم مقصد تو رو هم
آره خودم خواستم تنها باشم
چون یه کمی خستمه گلم
خسته اَ این شب بیداریا
خسته اَ این کوفتِگیا
خسته اَ این زهرِ ماریا
بذا حالم خوب شه بیا

آخه دوس ندارم فازِ بد بدم
منو اینطور ببینی
میزت بد جاییه الآن اصاً
خوب نی این دور بشینی
ولی خب هر از گاهی هم
یه سَرَم به ما بزن
یه طرف اگه نبودِ تو باشه
یه طرف جنازه من
من بی تو یه شیرِ مریضم و اشک نمیشه نریزم
توو این مدت نبودنِ تو، هر شب یه نیش به من میزد
یه سَرَم به ما بزن بذا تموم بشه تَوَهُماتَم
تو واسه من یه فرشته ی پاکی ولی خب منم خداتم

یه سَرَم به ما بزن بذا یه دو روز هم بد بگذره
تو که میدونی وقتی هستی حالِ من بهتره
تو که میدونی هنوزم خودمم در به درت
یه دو روز هم بذا من باشم اصاً دردسرت
یه سرم به ما بزن بذا یه دو روز هم بد بگذره
تو که میدونی وقتی هستی حالِ من بهتره
تو که میدونی هنوزم خودمم در به درت
یه دو روز هم بذا من باشم اصاً دردسرت

تهِ تابستون که میرسه حتی دلِ دریا میگیره
از اون همه آرامش و گرما
که قراره تبدیل بشه به طوفان و سرما
خب، دریا که من باشم
ماهی های توش میشن تیکه های قلبم و ماهی ها باید بدونن
دریا همیشه دریاست
حتی اگه تابستون باشه، حتی اگه زمستون
حتی اگه یه سری از ماهی هاش بمیرن
دریا همیشه دریاست

اِه، دلِ من دریائیه، تو بزن ماهی یاشو زنده بُکُش
بزن یه زخمِ درشت
تو بزن مرجانشو جر بده و بندا جلوش
تو دَرار مروارید از صدفشو بِم بده فحش
دلِ من زندون داره، تو بزن میله هاشو خم بُکُنِش
تو بزن نیش به من و بعد بکن عشق
یا اصاً چیزی نگو، چشات میگه حرفو خودش
طبیعیه بخوریم من و تو چشم

اِه، تنِ تو قفلی داره قفل به رو هر کی وا نکن
بیرون که میری خودتو، خب انقده زیبا نکن
قشنگیات مالِ منه، چش غره هات مالِ همه
دلم میخواد که توو تُنگِ تو، دل از دریا بِکَنه
بدنت پاکه تو این پاکیو دست خورده نکن
تو تنت روح داره، توشو پُرِ مُرده نکن
گرمایِ تو مالِ منه، حرارتِ من برا تو
هنو تو داری واسه من، طراوت اولتو
همین خونه با تو بهشته، بی تو پُرِ حسِ لجن و گُه
همین فردا نه همین الآن، من همین الآن میخوامت عجله کن
یه کمم به ما برس که بد شدیم تو این دردا پیر
یه سَرَم به ما بزن که شاید باشه فردا دیر

یه سَرَم به ما بزن بذا یه دو روز هم بد بگذره
تو که میدونی وقتی هستی حالِ من بهتره
تو که میدونی هنوزم خودمم در به درت
یه دو روز هم بذا من باشم اصاً دردسرت
یه سرم به ما بزن بذا یه دو روز هم بد بگذره
تو که میدونی وقتی هستی حالِ من بهتره
تو که میدونی هنوزم خودمم در به درت
یه دو روز هم بذا من باشم اصاً دردسرت

حالا همون کوهه که گفتمو، میخوام بهش یه کم زوم تر نگاه کنیم
همون کوهو توو دلشو که بِکَنی
به معدن طلا میرسی و هر چی توو تاریکیِ تونِلِت بیشتر فرو بری
طلاها بیشتر و هر چی شب تاریک تر باشه
ستاره ها پُر نور تر میشن
میدونم که بزرگترین مشکلِ آدم ترس از تنهائیه
اما گَنجی که دنبالش میگردی
توو همون غاریه که از رفتنِ تووش میترسی

روبروم راهِ شبه، پشتِ سر دره ی گرگ
رو لبم باز دوباره مُرد، یه لبخند بزرگ
رو تنم زخمه و مار، توو سرم باد و هوس
میکشم با تو نفس، توو بهشتم با تو حتی توو قفس

اِه، رو تنِ شب بنویس، شده با قطره ی خون
تو بزن خط روی هیس، تو بِکِش خط و نشون
رو همه شهر تو بریز، نور و عشق از دل و جون
بزن توو خط جنون، تو بزن اصاً توو خاکی ولی خب حدو بدون، اِه

یه سَرَم به ما بزن بذا یه دو روز هم بد بگذره
تو که میدونی وقتی هستی حالِ من بهتره
تو که میدونی هنوزم خودمم در به درت
یه دو روز هم بذا من باشم اصاً دردسرت
یه سرم به ما بزن بذا یه دو روز هم بد بگذره
تو که میدونی وقتی هستی حالِ من بهتره
تو که میدونی هنوزم خودمم در به درت
یه دو روز هم بذا من باشم اصاً دردسرت

آدما کِی معنی پیدا میکنن؟
روزی که بتونن توو زندگیت مفید باشن
من وقتایی که خوب باشمو هستم و وقتایی که نبودم
بدون حتما نتونستم مفید باشم که نبودم (11228)
تتل بِت

::
/ ::

kuyruk

Açık