Published 10 months ago in Other, in album: Mojaz

Jadval O Roya

  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0
  • 0

Provided to dohol by TuneCore

Jadval O Roya · Hichkas

Mojaz

℗ 2020 Hichkas

Released on: 2020-03-31

Auto-generated by dohol.

Lyrics

یه روز کارمون می گیره
اینو که علی گفت
حمید یه وری شد و
کرد به زمین تف
به ته هرچی می رسیم هست یه دری قفل
گفت مادرم ثابت کرده پدریشو
دیگه نوبت منه
اگه کم بذارم داره یه کمی افت
آخه از وقتی آقام رفت
ماها درد می کشیدیم، با ما حرف می زد و
دیگه ناراحت نبودیم
خانوم مورفین
آرام بخش
هیچ وقت نشون نداد مامان ضعف
علی که دید حمید داغونه پرسید
چی کار می کنی با پولت خوش تیپ؟
گفت کارمون بگیره، می رم یه جا که عشق قانونه، جرم نی
آسمونش از هوای آلوده پر نی
دیگه به مادرم نکنه یه صابخونه توهین
امـشـب دیـگـه چـیـز خـاصـی نـیـسـت بـاهـامـون
فـقـط مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
جـدول و رویـاهـامـون
امـشـب دیـگـه چـیـز خـاصـی نـیـسـت بـاهـامـون
فـقـط مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
جـدول و رویـاهـامـون
مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
زیر تیر چراغ برق
می شه با عشق یه جا رو اجاره کرد
جدوله نظاره گر
سه تا جوون که به فکر تراولن
سامان گفت می سازه آدما رو دوری و بوسیدش
قطع کرد، گذاشت گوشیو تو جیبش
گفتن دختره رو می خوای؟
گفت آره مثل غرب و شرق که سوریه رو می خوان
یه مظلوم که با ترس و لرز پیروزیه رو می خواد
فقیری که برگ و طعم کوبیده رو می خواد و
لاشخوری که از خودش دفاع نداره
زبون طوطیه رو می خواد
بی تابم، ولی هنوز سرد نشدم
سبزتر از پارکمون کی دیده؟
کارمون می گیره
صبحا کنار اون بیدار می شم
خوابمون شیرینه
کسی آدرسمو خواست، بگین آسمون میشینه
امـشـب دیـگـه چـیـز خـاصـی نـیـسـت بـاهـامـون
فـقـط مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
جـدول و رویـاهـامـون
امـشـب دیـگـه چـیـز خـاصـی نـیـسـت بـاهـامـون
فـقـط مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
جـدول و رویـاهـامـون
مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
زمین یه کره ی مریضه، آدم داره
همه خندیدن و علی گفت اینو تاریخ یادم داده
جوک نمی گم
مزه می زدن و اون دردای دلو لقمه می کرد
حرفاشو قورت می داد
از اون سینه سوخته ها که لخت نمی شن
خلاصه بارش سنگین بود، ولی تا نمیشد
آخ نمی گفت
تو کاخ کافرو می دید و
آدم شاخ می دید می گفت شششـ...
همه ظاهر فریبین
گفت وقت شادیه، ساکت نشینیم
دستشو انداخت رو شونه سامان و حمید
گفت این جوری دامادو نبین
کارمون بگیره حتماً شامه رو زدیم
مگه نه سامان؟
یه سر هم میایم پیش تو حمید
بی خبر از این که یه روز پولا رو می کشه بالا، می گه همه دو درین
امـشـب دیـگـه چـیـز خـاصـی نـیـسـت بـاهـامـون
فـقـط مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
جـدول و رویـاهـامـون
امـشـب دیـگـه چـیـز خـاصـی نـیـسـت بـاهـامـون
فـقـط مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
جـدول و رویـاهـامـون
مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون

::
/ ::

Queue

Clear